rnrnrn
کارآفرینی که به تنهایی مهاجرت هم ولایتی ها را معکوس کرد

کارآفرینی که به تنهایی مهاجرت هم ولایتی ها را معکوس کرد

  • ریحانه مدیری
  • |
  • 13 آگوست 2022
  • |
  • بدون دیدگاه



کارآفرینی دانش بنیان؛

کارآفرینی که به تنهایی مهاجرت هم ولایتی ها را معکوس کرد

کارآفرینی که به تنهایی مهاجرت هم ولایتی ها را معکوس کرد

ایسنا/قم یک کارآفرین به بیان تجربیات و مسیری که برای رسیدن به موفقیت سپری کرده است، پرداخت.

کارآفرینی دغدغه مهم نیاز جامعه امروز ما است. در روزگاری که ایستاده اند تا کسی برایشان کاری کند، آنهایی جامعه را به سمتی که باید، می برند که با فکر و الگوگیری از دانش روز به دنبال کارآفرینی و خلق فرصت های جدید هستند.

کارآفرینی، تنها در صنایع کوچک و بزرگ نیست بلکه می تواند از یک موجود زنده آغاز شود. آنجا که علم و کار و پشتکار به کمک هم می آیند، معجزه ها را شکل می دهند.

جعفر قره جلو، کارآفرین دامپروری، یکی از این کارآفرینان است که از کمترین امکانات آغاز کرد و امروز به قطب تولید دام مبدل شده است.

قره جلو در خصوص فعالیت های خود در گفت‌وگو با ایسنا عنوان کرد: در یک روستا محروم زندگی می‌کردم که امکانات اولیه مانند آب شرب را هم نداشت به همین خاطر ۷۰ درصد از جمعیت روستا مهاجرت کرده و به حاشیه‌نشینی در شهرهای اطراف روی آورده بودند و کارگری می‌کردند.

وی با اشاره به اینکه بین خانواده‌هایی که در روستا مانده بودند پدرم ضعیف‌ترین قشر آن‌ها بود به طوری که خواهرهایم مجبور شدند در سن پایین ازدواج کنند، ادامه داد: برادرهایم به شهر رفته بودند در آن جا به کارگری مشغول بودند اما من به خاطر تأهل و وابستگی به والدینم در روستا ماندم و با ۲۰ گوسفندی که پدرم داشت زندگی خود را می‌گذراندم.

وی بیان کرد: به اصرار یکی از دوستانم  به شهر رفتم و به کارگری در یک ساختمان مشغول شدم اما بعد از چند روز فهمیدم از لحاظ بدنی توانایی انجام این کار را ندارم و تصمیم گرفتم که به روستا برگردم اما دوستم پیشنهاد داد که به کمک یکی از اقوام شان وام بگیرم تا پیکانی تهیه کنم و به مسافرکشی کنم.

قره‌جلو افزود: وقتی می‌خواستم وام را بگیرم یکی از کارمندان بانک پیشنهاد داد که به جای خریدن پیکان در طرح گوسفندان چند قلو زا سرمایه‌گذاری کنم. او گفت که این طرح را سپاه به دانشگاه آورده است و شما می‌توانید یکی از این قوچ‌ها را تهیه کنید و در بین گوسفندان خود بگذارید تا گوسفندان شما چند قلو زایش کنند؛  ابتدا حرف‌هایی را که می‌زدند باور نکردم و بعد از اینکه فرم‌ها را امضا کردم از بانک خارج شدم اما در راه مدام به طرح آن‌ها فکر می‌کردم.

وی اظهار کرد: با توجه اینکه وام را از همان‌ها می‌خواستم بگیرم این طرح بهم قوت قلب می‌داد؛ زیرا پیش خودم گفتم اگر گوسفندان چندقلوزا نشوند قسط وام را نمی‌دهم و می‌گویم این طرح پیشنهاد شما بود وگرنه من با پیکان می‌توانستم قسط های وام‌ را بدهم.

این کارآفرین اضافه کرد: به بانک برگشتم و گفتم که مایل هستم این کار را انجام بدهم و او نیز من را به مجموعه‌ای که این کار را انجام می‌دادند معرفی کرد و گوسفندی را به مبلغ پنج میلیون تومان خریدم.

وی تصریح کرد: پنج میلیون تومان در آن برهه زمانی مبلغ بالای بود به طوری که با آن می‌توانستم ۱۰ رأس از گوسفندان پدرم را بخرم اما چون توسط کارشناسان مهارت افزایی شده بودم مشتاقانه گوسفند خریدم.

همه روستا مسخره‌ام می‌کردند

قره جلو با اشاره به اینکه گوسفندی که خریده بودم از لحاظ شمایل با گوسفندان معمولی تفاوت داشت و حتی به روباه شباهت داشت به طوری که گوسفندان می‌ترسیدند، گفت: وقتی این طرح را به خانواده توضیح دادم مدام سرزنشم می‌کردند که شهری‌ها سر تو را کلاه گذاشته‌اند؛ وقتی خبر کاری که انجام داده بودم پخش شد همه اهالی روستا نیز مسخره‌ام می‌کردند به طوری که نمی‌توانستم از خانه خارج شوم آبرویم رفته بود و افسردگی گرفته بودم.

وی عنوان کرد: دوباره به شهر برگشتم و ماجرا را تعریف کردم و گفتم این گوسفند را نمی‌خواهم اما کارشناسان همه سؤال‌هایی را که اهالی روستا از من می‌پرسیده بودند کاملاً منطقی جواب دادند و من نیز دلگرم شدم و دوباره به روستا برگشتم؛ اما این بار به خانواده گفتم همه این مدت شوخی می‌کردم و این گوسفند را هدیه گرفتم و خانواده هم این امر باور کردند و به این ترتیب قوچ در بین گوسفندان پدرم ماند.

این کارآفرین بیان کرد: دکتر ابراهیم خانی از طرف مجموعه آمد و شرایط بارداری هم‌زمان گوسفندان را فراهم کرد و بعد از پنج ماه بره‌های این گوسفندان به دنیا آمدند؛ وقتی از ۲۰ گوسفند تازه متولد شده آزمایش گرفتند متوجه شدیم ۹ رأس هترو هستند.

وی ادامه داد: همان موقع محاسبه کردم که اگر ۹ گوسفند را بفروشم ۴۵ میلیون تومان به دست می‌آورم و بسیار خوشحال شدم زیرا می‌توانستم همه آن ۳۰ درصد اهالی روستا را به شهر بیاورم و از بدبختی نجات بدهم؛ اما آن‌ها پیشنهاد دادند که صبر کنم و فقط گوسفندان نر را بفروشم و ماده‌ها را نگه دارم و من نیز به صحبت‌های آن‌ها گوش دادم.

قره جلو بابیان اینکه وقتی گوسفندان نر را می‌فروختم پدرم به خریدار می‌گفت که پسرم دارد سر تو را کلاه می‌گذارد این‌ها پنج میلیون ارزش ندارند، گفت: با پول گوسفندانی که فروخته بودم تعدادی گوسفند خریدم و به گوسفندان پدرم اضافه کردم.

اهالی روستا می‌گفتند در خانه مان معجزه رخ داده است

وی اظهار کرد: زمانی که بعد از پنج ماه مجدد موقع زایش گوسفندان شد پدرم رفت به گوسفندان سرکشی کند که ناگهان فریاد زد همه بیاید، وقتی وارد طویله شدم بسیاری تعجب کردم؛ زیرا هر کدام از گوسفندان چند گوسفند زایش کرده بودند به طوری که از خوشحالی تا صبح نخوابیدیم و صبح نیز همه اهالی روستا ‌برای دیدن گوسفندان آمدند و می‌گفتند معجزه رخ داده است.

این کارآفرین افزود: بعد از اینکه گوسفندان کمی بزرگ شدند از آن‌ها آزمایش گرفتیم و متوجه شدیم که برخی از گوسفندان نسل دوم همو هستند که بیش از ۱۰۰ میلیون تومان ارزش دارند، بسیار خوشحال شدم زیرا می‌توانستم خانه بخرم اما مجموعه پیشنهاد دادند عجله نکنم و فقط نرها را بفروشم و ماده‌ها را نگه دارم من نیز همین کار را کردم و به همین ترتیب در هر زایش تعداد گوسفندان زیاد شد به طوری که در حال حاضر نزدیک به پنج هزار رأس گوسفند داریم.

تفاوت همو وهترو

وی در رابطه با تفاوت ژن همو و هترو تصریح کرد: گوسفند همو، ژن صددرصدی دارد و هر نژادی را آبستن کند چند قلو زا می‌شود اما گوسفند هترو، ژن ۵۰ درصدی دارد و اگر ۲۰ گوسفند را باردار کند ۱۰ رأس آن عادی و ۱۰ رأس آن هترو می‌شود.

قره‌جلو ادامه داد: وقتی گوسفندان را فروختم پدرم به برادرهایم زنگ شد که چرا در شهر مانده‌اید و به روستا برگردید؛ اما برادرهایم در ابتدا روی برگشتن نداشتند اما با اصرار من برگشتند.

وی بابیان اینم صفر تا صد گوسفند چند قلوزا را به خانواده آموزش دادم و خانوادگی این کار را شروع کردیم، اذعان کرد: همه چیز خوب پیش می‌رفت و مشکلی نداشتیم، حتی یکی از دامادهایمان که به دلیل بیکاری به اعتیاد مبتلا شده بود نیز ترک کرد و با ما مشغول به کار شد و در حال حاضر یکی از سرشاخه‌های آموزش دهنده است.

وی گفت: یک شب وقتی مادرم بین همسایه ها شیر پخش می‌کرد به فکر فرو رفتم که چرا همسایه‌های مان نباید وضعیت خوبی داشته باشند؛ به همین خاطر به تصمیم گرفتم که حال خوب را به همه روستا منتقل کنم و فردای آن روز پدرم اهالی روستا را در مسجد جمع کرد و با آن‌ها صحبت کردیم و آموزش‌های لازم را به آن‌ها دادیم و چون پول نداشتند قوچ بخرند قوچ هایمان را نیز به صورت به اهالی روستا امانت دادیم و به مرور زمان وضعیت سایر اهالی روستا هم خوب شد؛ حتی بعد از مدتی این خبر به گوش آن ۷۰ درصدی هم که از روستای به شهر مهاجرت کرده بودند رسید و آن‌ها هم مهاجرت معکوس کردند و به روستا برگشتند.

به صورت رایگان آموزش می‌دهیم

وی عنوان کرد: مجموعه‌ای را راه‌اندازی کردم و صفرتا صد این کار را به صورت رایگان آموزش می‌دهم و پدرم نیز به روستاهای هم جوار می‌رود و افرادی که از لحاظ مالی ضعیف هستند را پیدا می‌کند و آن‌ها نیز به اینجا می‌آیند و آموزش‌های لازم را دریافت می‌کنند.

وی ادامه داد: در این مدتی که برای آموزش در روستا اقامت دارند خانه‌ای در اختیارشان می‌گذاریم و بعد نیز تعدادی گوسفند به صورت قرض‌الحسنه به آن‌ها می‌دهیم تا کارشان رونق بگیرد و با این شیوه ۲۵ خانواده را حمایت کردیم.

قره جلو اذعان کرد: این اتفاق که یک روستای محرم مانند یک شهر شده است مثل یک بمب صدا داد و باعث شده روستاهای هم‌جوارشان نیز به ما مراجعه کنند و مهاجرت‌های معکوس رخ بدهد.

حال پنج روستا خوب است

وی با اشاره به اینکه با این کار حال پنج روستا خوب شده است و تا حدود فقر ریشه‌کن شده و بیکاری از بین رفته است، اظهار کرد: این کار بسیار راحت است اما باید آموزش‌های آن را فراگرفت به همین خاطر در کنار آموزش‌های حضوری در فضای مجازی هم آموزش می‌دهم.

وی با تأکید بر اینکه نه‌تنها نیازی به حمایت‌های دولتی نداریم بلکه می‌توانیم دولت را نیز حمایت کنیم، گفت: می‌توانیم در سراسر ایران آموزش بگذاریم، برای آموزش هزینه‌ای دریافت نمی‌کنیم اما تعهد می‌گیریم که آن‌ها نیز به صورت زنجیره وارد این کار را ادامه دهند.

وی با اشاره به اینکه وقتی خانواده سردار سلیمانی از این اتفاق باخبر شدند تصمیم گرفتند که انگشتر حاج قاسم را به من بدهند و قرار است در برنامه‌ای این اتفاق رقم بخورد، تأکید کرد: انگشتر حاج قاسم سلیمانی بزرگ‌ترین اتفاق زندگی من است.

مطلب پیشنهادی:   حل مساله امنیت کار کارگران دائم
05191010117
Contact راحت باشید، از ما بپرسید هر سوالی دارید!