rnrnrn
یکی از روشهای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه، محاسبهی نرخ بازده داخلی یا IRR است.
فرض کنید یک ایدهی عالی برای یک محصول جدید به ذهنتان رسیده است
که موجب افزایش درآمد شرکتتان خواهد شد یا به سیستم جدیدی دست پیدا کردهاید
که هزینههای سازمان را کاهش میدهد. اما چطور میتوانید مطمئن شوید که این ایده، ارزش سرمایهگذاری دارد؟
معمولا دانشجویان رشته های اقتصاد و صنایع در طول دوران تحصیل دانشگاهی خود پروژه هایی را ارائه کرده اند
که در آن نرخ بازده داخلی را گزارش کردهاند و با این اصطلاحات کم و بیش آشنایی دارند. اما در اینجا سعی شده
که برای همه افرادی که قصد جذب سرمایه گذار در کسب و کار فعلی یا ایده شروع کسب و کار دارند
حتما نرخ بازده داخلی واقعی را بررسی کنند. در ادامه به جزئیات بیشتری میپردازیم:
نرخ بازده داخلی یا IRR، نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند. تحلیلگران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی یا NPV استفاده میکنند. این مسئله به این دلیل است که هر دو روش، مشابهاند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه کرد. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود. نرخ بازده داخلی مناسب در هر کشور متفاوت است و با توجه به شرایط هر کشور و شرایط کسب و کار (کسب و کار پر ریسک یا کم ریسک) متغیر است. معمولا در شرایط ایران، توصیه میشود که نرخ بازده داخلی طرح های استارتاپی که دارای ریسک هستند، حداقل ۸۰ درصد باشد تا برای سرمایه گذار جذابیت ایجاد کند.
محاسبهی نرخ بازده داخلی، یک محاسبهی سر راست نیست.
بهعنوان مثال، شما یک سرمایهگذاری ۳ هزار دلاری پیشنهاد میکنید که در سه سال آینده، سالی ۱۳۰۰ دلار درآمد خواهد داشت.
شما نمیتوانید جریان نقدی کلی را با جمع کردن درآمد سه سال (یعنی ۳۹۰۰ دلار) بهدست بیاورید و نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کنید،
چون این درآمد در طول سه سال، پخش شده است. در عوض، باید از یک فرایند تکراری استفاده کنید
و نرخهای مانع یا نرخهای بهرهی سالانهی مختلفی را امتحان کنید تا میزان ارزش خالص فعلی به صفر برسد.
خوشبختانه نرخ بازده داخلی را به راحتی با نرمافزار اکسل یا یک ماشینحساب مالی میتوانید محاسبه کنید.
حتی لازم نیست درگیر محاسبات ریاضی شوید، همهی این مراحل به صورت الکترونیکی انجام میشوند.
شرکتها معمولا برای ارزیابی سرمایهگذاریها، از هردو فاکتور یعنی نرخ بازده داخلی و ارزش خالص فعلی استفاده میکنند. ارزش خالص فعلی، اطلاعات بیشتری درمورد بازگشت سرمایهی مورد انتظار به دست میدهد، اما تحلیلگران اقتصادی غالبا برای ارائهی گزارش به افرادی که در مسائل مالی تخصصی ندارند، از نرخ بازده داخلی استفاده میکنند، چرا که نرخ بازده داخلی قابل درکتر و فهم آن آسانتر است.
تنها نکتهی منفی در این مورد این است که نرخ بازده داخلی، مفهومیتر از ارزش خالص فعلی است.
نرخ بازده داخلی، مقدار دقیق درآمد حاصل را مشخص نمیکند.
مثلا فرض کنید که برای نرخ بازده داخلی، مقدار ۹۵ درصد بهدست آمده است.
این عدد هیچ اطلاعاتی درمورد مقدار پولی که بهدست آوردهاید، در اختیارتان نمیگذارد.
بزرگترین اشتباه این است که منحصرا از نرخ بازده داخلی استفاده شود.
بهتر است که برای تحلیل پروژه از حداقل یک روش دیگر مثلا بازپرداخت یا ارزش خالص فعلی هم استفاده شود.
استفاده از نرخ بازده داخلی به تنهایی و بدون در نظر گرفتن روشهای دیگر، باعث میشود
که نتوانید تصمیمگیری صحیحی درمورد نحوهی سرمایهگذاری داشته باشید،
بهخصوص هنگامی که پروژههایی را مقایسه میکنید که مدت زمان متفاوتی دارند.
در مجموع، این اصل کلی را در نظر بگیرید که از نرخ بازده داخلی همراه با ارزش خالص فعلی استفاده کنید
تا یک تصویر کلی و دقیق از سرمایهگذاری و بازگشت سرمایهی شرکت بهدست بیاورید.
برای تدوین مطالعات اقتصادی و اطلاعات بیشتر از مشاوره ی رایگان همکاران ما بهره مند شوید.